السلام علیک یا فاطمة الزهرا (س)
امام خامنه ای :
مذاکره با ظالم این است که بگویند: «فلان فلان شده، چرا این قدر ظلم میکنی؟!» مذاکره، یعنی این. واِلّا، مذاکره دوستانه، که بروند و بگویند و بخندند و او چیزی بگوید و این چیزی بگوید و بعد چانه بزنند، و اینکه گفته شود «دیگر با غاصب این حرفها را نداریم»، چه معنی دارد؟! 12/8/1372
دیدگاه مشخص ما دربارهی عراق این است که دولت آمریکا باید دست از سر این کشور بردارد و به تحریک قومیتها و ایجاد ناامنی در عراق پایان دهد تا این کشور روی آسایش و امنیت ببینید و ملت عراق کشور خود را اداره کند.1/1/1384
وی گفت:«این نشست درباره اقدامات است نه فقط اصول و من نگرانی خاص آمریکا را در مورد رفتار ایران در عراق و حمایتشان از شبه نظامیان در جنگ با نیروهای عراقی و ائتلافی اعلام کردم.»
خداحافظ امام و آرمان ها
خداحافظ شهدا
خداحافظ همه جانبازها
السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)
در زمان عملیات آزادسازی ارتفاعات بازی دراز فرماندهی محور تیپ حمله را محسن بر عهده داشت. بچهها در وضعیت سختی قرار داشتند. از تمام نیروهای گردان 9 تنها 6 نفر به ارتفاع 1050 رسیدند. محسن با گلوی تیرخورده به مبارزه ادامه داد. خون آرام آرام از جراحتش بیرون میریخت. نگاهی به پنج همرزمش انداخت. صورت بچهها خسته خسته بود. بلند شد و توانست به یاری دوستانش گردان کماندویی دشمن را به اسارت درآورد. افسر بعثی به اصرار میخواست فرمانده نیروهای ایرانی را ببیند بچهها یکی از بسیجیها را به عنوان فرمانده به او معرفی کردند.(1) افسر عراقی در میان حیرت نیروها گفت: «نه این فرمانده شما نیست، او سوار بر اسبی سپید بود اما هرچه به طرفش تیراندازی کردیم اثری نداشت؛ من میخواهم او را ببینم.» اشک از چشمان همه سرازیر شد هادی غیب بار دیگر آنها را از میان کینه و آتش دشمن نجات داده بود محسن پس از اتمام عملیات در مصاحبهای این مسئله را امداد و عنایت ائمه هدی به رزمندگان اعلام کرد.
1- به علت مسائل امنیتی وزوایی را معرفی نکردند.
قسمتی از وصیتنامه شهید:
نتوانستید جنازهام را به عقبه بیاورید آن را به روی مینهای دشمن بگذارید تا اقلاً جنازه من کمکی به حاکمیت اسلام کرده باشد. انشاالله.
اللهم الرزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک...
السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)
مطلب زیر برگرفته از سایت http://www.mobarezin.com است:
تصویربرداران صدا وسیما پس از پایان مراسم تجمع دانشجویی علیه هتک حرمت به یک دختر محجبه، خود را به مقابل دانشگاه تهران رساندند!
به گزارش پایگاه خبری "مبارزین" ، در حالی که نزدیک به یک هزارتن از دانشجویان ظهر امروز پنج شنبه در اعتراض به هتک حرمت به یک دانشجوی محجبه توسط نورالدین زرین کلک استاد گرافیک دانشگاه هنرهای زیبا، در مقابل سردر دانشگاه تهران تجمع کرده بودند، دیر رسیدن خبرنگاران و تصویربرداران واحد مرکزی خبر و پوشش خبری آن در زمانی که نیم ساعت از پایان مراسم گذشته بود، سوال برانگیز شد.
یکی از فعالان دانشجویی به خبرنگار ما گفت: « مشخص نیست برخی خبرنگاران از کجا خط می گیرند که این گونه مراسمات را برنمی تابانند و در صددند تخریب آن هستند.» وی افزود: « ما خواهان عدم پخش گزارشی هستیم که صداوسیما از رهگذران و به اسم تجمع کنندگان انجام داده است.»
گفتنی است، صداوسیما نیم ساعت پس از پایان مراسم، با تصویربرداری از محوطه خالی مقابل سردر دانشگاه تهران به گفت وگو با تعدادی از شرکت کنندگان پرداخت.
این مساله پس از درگیری میان برگزارکنندگان و اکیپ واحد مرکزی خبر، برای رسیدگی بیشتر به همراه خبرنگاران صدا وسیما به نیروی انتظامی منتقل شد.
السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)
انسان باید غرورو و منیتهای خود را از میان بردارد و نفسش را تنبیه کند و از هر چیزی که او را به رفاه و آسایش مضر می کشاند و دعوت می کن پرهیز دهد، تا نفس او تزکیه و پاک شود.
ما نباید فراموش کنیم که هر چه در این دنیا به انسان سخت بگذرد، در آن دنیا راحت تر است. دیگر اینکه تزکیه و سرکوبی هوای نفس موجب خواهد شد تا انسان برای کارهای سخت تر و بالاتر آمادگی پیدا کند.
شهید عباس بابایی
السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)
بالاخره تعطیلات نوروز هم به پایان رسید و به همین سرعت این سال و سال های دیگر نیز به پایان خواهد رسید و به قول عزیزی ما هر سال در عید نوروز یک سال نزدیک شدن خودمان به مرگ را جشن می گیریم.
اما نکته قابل توجه در مورد تعطیلات عید نوروز برنامه های تلویزیونی و از جمله سریال هایی است که در این ایام ، صدا و سیما به خورد مردم می دهد. که واقعا باید بگویم که سریال های امسال در مقابل سریال ها در سال های پیش واقعا سحط پایینی داشت.
نمی دونم چرا مسئولین صدا و سیما و یا کارگردانان تلویزیونی فکر می کنن که مردم ما از سطح فکری و فرهنگی پایینی برخورداند و تنها چیزی که این مردم می فهمند خندیدن الکی به لمپن بازی های برخی بازیگران است. در حالیکه عملا مردم از سطح فکری و فرهنگی بالایی برخوردارند و این برخی مسئولین و برخی کارگردانان هستن که از سطح فکری و فرهنگی پایینی برخوردارند.
به عنوان مثال فیلم بایرام که از شبکه 2 سیما پخش می شد واقعا چی داشت؟ نه مفهومی نه حتی نکات خنده دار جالبی. برداشت من از فیلم چیزی جز پایین آوردن کرامت انسانی و نزول دادن ارزش های انسانی در حد پول و دارایی نبود. یک مشت آدم طمع کاری که جز به دست آوردن بی زحمت پول به چیز دیگه ای فکر نمی کنند. اصلا این فیلم از نظر من جوان اینقدر بی محتوا و بی ارزش بود که حتی وقت گذاشتن برای نقد اون هم واقعا وقت تلف کردنه.
درسته که مردم ما به برنامه های طنز علاقه دارند ولی به این معنی نیست که هر مسخره بازی و ادا اصولی از نظراونها طنزه و ارزش دیدن داره.
یا فیلم ترش و شیرین که از شبکه 3 پخش می شه. توی اون فیلم هم رضا عطاران به خوبی نقش یه انگل اجتماع رو بازی می کنه. و نه تنها آدم از دیدن کارهاش خنده اش نمی گیره، بلکه آدم از دیدن اون حالش بهم می خوره . واقعا یک انگل اجتماعی در حد اعلاشه. و من فکر کنم خود انگل های اجتماع هم از دیدن اون خجالت می کشن. و مادر زن اون هم به عنوان یه زن خشن و درنده که فقط منتظره داد بزنه. این فیلم عملا الگوی یه مشت مرد بی خاصیت خوش گذرون و بیکار و بی عار و نشون می ده و از اون ور این زنها هستن که باید بار مسئولیت زندگی رو به دوش بکشن. آخه اینا کجاش خنده داره. همش گریه داره.
در کنار این ها هم البته فیلم های سینمایی یا برخی سریال ها هم بودن که ارزش دیدن و وقت گذاشتن رو داشتن.
به عنوان مثال فیلم عبور از مه که از شبکه 8 یا همون شبکه قرآن پخش شد واقعا پر مفهوم بود. درسته که از نظر تکنیکی و فنی شاید اشکالات زیادی داره ولی واقعا از نظر مفهومی خیلی در سطح بالایی قرار داره.
توی این فیلم مشکلات معمولی خانواده رو نشون می ده و نشون می ده که چه طور با تدبیر می شه مشکلات زندگی رو با آرامش (همون مقوله دست نیافتنی در عصر حاضر) حل کرد. در واقع هم مشکلات رو نشون می ده و هم راه حل ارائه می ده.
پ.ن
1) می دونم مطالب بالا یه کم غیر کارشناسانه و معمولی ولی همینه که هست.
2) قرار بود تو این وبلاگ فقط در مورد شهدا و به خصوص شهید بابایی مطلب بنویسم ولی حالا دارم می زنم به خاکی. اما خب راه شید هم مهمه یا نه؟
3) خب نظری داری بگو! یه نظر نوشتن که این قدرام سخت نیست.
السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)
اولین چیزی که کلمه نوروز به ذهنتون میاره چیه؟
تعطیلی ؟ استراحت؟ مسافرت؟ شیرینی و آجیل؟ لباس نو؟ فیلم های سینمایی تلویزیون؟
فامیل و آشناها؟ سبزه و گل و درخت؟ هوای لطیف بهاری؟
آیا تا به حال به بچه های یه خونواده فقیر فکر کردین؟!!!!!!
هیچ فکر کردین وقتی همه بچه ها لباس نو می خرن اونا چه حالی دارن؟
هیچ فکر کردین وقتی همه بچه ها از مسافرت هایی که می خوان برن حرف می زنن چه بلایی سر اونا می آید؟
هیچ فکر کردین وقتی تلویزیون سفره های هفت سین آنچنانی رو نشون می ده اونا به چی فکر می کنن؟
هیچ فکر کردین وقتی یه بچه دبستانی موبایل عیدی میگیره بچه ها خانواده های متوسط چه فکری می کنه چه برسه به فقیرا؟
هیچ فکر کردین وقتی تبلیغات تلویزیونی از عیدی گرفتن بچه ها و تو بانک گذاشتن عیدیا حرف می زنه روح اون بچه چی می شه؟
هیچ می دونین بدترین زمان برای بچه های فقیر چه زمانی؟
عید نوروز
منم اگه جای اونا بودم آرزو می کردم هیچ وقت عید نرسه
السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)
پدرم، مرحوم حاج اسماعیل بابایی، باغ کوچک انگوری در شهرستان قزوین داشت. یک روز جهت برداشت محصول باغ، همراه خانواده به باغ رفته بودیم. عباس که در آن روزها نوجوانی بیش نبود، با مشاهده خوشه انگور که بر روی ساقه یکی از تاکها خودنمایی می کرد، از پدرم خواست تا لحظه ای خوشه انگور را از ساقه اش جدا نکند. در حالی که همه از خواسته او شگفت زده شده بودیم، بی درنگ رفت، وضو گرفت و دو رکعت نماز شکر به جا آورد. پس از لحظه ای به آرامی آن خوشه را چید و در سبد گذاشت. او به هنگام جدا کردن انگور از ساقه اش به ما گفت:
ـ نگاه کنید! خداوند چقدر زیبا و دیدنی دانه های انگور را در کنار هم قرار داده است! بوته انگوری که در زمستان خشک به نظر می رسد در فصل بهار چهرهای سبز و شاداب به خود می گیرد و میوه آن به این زیبایی رنگ آمیزی می شود. اینجاست که باید به عظمت و قدرت خداوند بی همتا پی برد.
این عادت عباس بود که هنگام خوردن انواع میوه ها آنها را به دقت نگاه می کرد و برای این کارش توجیه زیبایی داشت. او می گفت:
ـ ببینید؛ میوه ها انواع گوناگونی دارند؛ ترش، شیرین، تلخ و هر یک خاصیت هایی برای انسان دارند که هنوز بشر از درک همه آنها ناتوان است. پس ما باید بر روی نعمتهای الهی به طور عمیق فکر کنیم و از آنها سطحی نگذریم.
«خانم اقدس بابایی»
-----------------------
پ.ن
1) سال نو همگی مبارک و پر از خیر و برکت و امیدوارم خدا عرض زندگیتونو زیاد کنه.
2) مطلب بالا رو نوشتم تا خودمو متنبه کنم که حالا که فصل زیبایی ها اومده به راحتی از کنارشون نگذرم. کمی تفکر که کسی رو نکشته.
3) در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند تو وبلاگ با حال ما پرنده پر نمی زند